
بیماری دمانس مغزی یک اصطلاح کلی برای توصیف مجموعهای از علائم ناشی از اختلالات مغزی است که منجر به کاهش پیشرونده و جدی در عملکردهای شناختی فرد میشود. این اختلالات د رانواع دمانس بر حافظه، تفکر، استدلال، قضاوت، زبان و توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی تأثیر منفی میگذارند.
برخلاف تصویر اکثر افراد، دمانس را نمی توان نتیجه روند طبیعی پیری دانست، بلکه یک بیماری پزشکی است که به دلیل آسیب دیدن سلولهای مغزی و مختل شدن ارتباط بین آنها به وجود میآید. این آسیب میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد که هر کدام منجر به نوع خاصی از دمانس میشوند.
علائم هشداردهنده بیماری دمانس مغزی چیست؟
علائم انواع دمانس بسیار متنوع است و بسته به ناحیهای از مغز که آسیب دیده است، میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود. با این حال، برخی علائم مشترک وجود دارند که میتوانند به عنوان نشانههای هشداردهنده اولیه در نظر گرفته شوند.
یکی از شایعترین علائم بیماری دمانس حذفی، مشکلات جدی در حافظه کوتاهمدت است که با فراموشی عادی روزمره تفاوت دارد؛ برای مثال فرد ممکن است قرارهای مهم را به طور مکرر فراموش کند یا یک سوال مشابه را بارها و بارها بپرسد.
اختلال در زبان و گفتار نیز بسیار شایع است؛ به طوری که فرد در پیدا کردن کلمات مناسب مشکل پیدا میکند و ممکن است در میانه یک مکالمه متوقف شود.
علاوه بر این، مشکلاتی در جهتیابی و گم کردن مسیرهای کاملا آشنا، دشواری در برنامهریزی یا حل مسائل ساده، و کاهش قضاوت و استدلال از دیگر نشانههای مهم این بیماری هستند.
تغییرات محسوس در شخصیت و خلق و خو، مانند ظهور بیحوصلگی، اضطراب، بیقراری یا رفتارهای نامتعارف اجتماعی نیز میتوانند از علائم هشداردهنده باشند.

بیماری آلزایمر و درمان های اختصاصی: شایعترین انواع دمانس
بیماری آلزایمر با تجمع دو پروتئین غیرطبیعی به نامهای آمیلوئید بتا و تاو در مغز شناخته میشود. این تجمعات باعث ایجاد پلاکها و کلاف هایی در بین سلولهای عصبی و درون آنها میشوند که در نهایت منجر به مرگ سلولهای مغزی و از بین رفتن ارتباطات بین آنها میگردد. این فرآیند تخریب معمولا در نواحی مربوط به حافظه شروع شده و به تدریج به سایر قسمتهای مغز گسترش مییابد.
درمان دارویی آلزایمر عمدتا بر دو گروه دارویی متمرکز است.
گروه اول، مهارکنندههای استیل کولین استراز مانند دانپزیل، ریواستیگمین و گالانتامین هستند که با افزایش سطح یک انتقالدهنده عصبی مهم به نام استیل کولین در مغز، به بهبود ارتباط بین سلولهای عصبی باقیمانده و کاهش علائم شناختی کمک میکنند.
گروه دوم، داروی ممانتین است که بر سیستم گلوتاماترژیک اثر گذاشته و از سلولهای مغزی در برابر آسیب بیشتر محافظت میکند. این دارو معمولا در مراحل متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود.
گاهی اوقات از داروهایی مانند سیتی کولین نیز به عنوان درمان کمکی برای حمایت کلی از سلامت سلولهای مغزی استفاده میشود.
درمان غیردارویی در بهبود آلزایمر و سایر انواع دمانس نقش مکمل بسیار مهمی دارد و کیفیت زندگی بیمار را به طور قابل توجهی بهبود میبخشد. تمرینات منظم تحریک شناختی مانند حل جدول، مطالعه، یادگیری یک زبان یا مهارت جدید میتواند به حفظ عملکرد مغز کمک کند. فعالیت بدنی منظم مانند پیادهروی سریع نه تنها سلامت جسمی را تقویت میکند بلکه جریان خون را در مغز افزایش داده و از سلامت عروق مغزی حمایت مینماید.
پیروی از یک رژیم غذایی مغذی مانند رژیم مدیترانهای که سرشار از ماهی، مغزها، میوهها و سبزیجات است، میتواند مواد لازم برای سلامت مغز را فراهم کند. همچنین ایجاد یک محیط آرام، ساختاریافته و قابل پیشبینی برای کاهش اضطراب و سردرگمی بیمار و همچنین آموزش و حمایت روانی از مراقبان اصلی، از ارکان اساسی مدیریت انواع دمانس به شمار میروند.
دمانس عروقی: دومین نوع شایع دمانس
دمانس عروقی به دلیل کاهش جریان خون در مغز ایجاد میشود. این کاهش جریان خون معمولا ناشی از سکتههای مغزی کوچک و متعدد یا آسیب دیدن و باریک شدن رگهای خونی ریز در مغز است که در نهایت منجر به محرومیت سلولهای عصبی از اکسیژن و مواد مغذی و مرگ آنها میگردد. علائم این نوع دمانس ممکن است به صورت ناگهانی و پلکانی ظاهر شود، به این معنی که پس از هر حادثه عروقی، علائم به طور ناگهانی بدتر شده و سپس برای مدتی ثابت میمانند.
درمان دارویی انواع دمانس عروقی بیشتر بر پیشگیری از آسیبهای بیشتر متمرکز است تا درمان علائم شناختی. کنترل دقیق عوامل خطرساز بیماریهای قلبی-عروقی، هسته اصلی درمان را تشکیل میدهد. این درمان شامل استفاده از داروهای کاهنده فشار خون، داروهای استاتین برای کنترل سطح کلسترول خون و داروهای ضد انعقاد مانند آسپرین یا کلوپیدوگرل برای جلوگیری از تشکیل لخته و بروز سکتههای مغزی جدید است.
داروهایی مانند سیتی کولین نیز ممکن است به عنوان مکمل برای بهبود جریان خون مغزی و حمایت از سلولهای عصبی مورد استفاده قرار گیرند.
درمان غیردارویی دمانس عروقی بر تغییر سبک زندگی برای کاهش عوامل خطر تأکید دارد که می تواند شامل اقدامات زیر باشد:
- ترک کامل سیگار،
- مدیریت وزن در محدوده سالم،
- و کنترل دقیق بیماریهایی مانند دیابت
فیزیوتراپی نقش بسیار مهمی در بهبود تعادل، افزایش قدرت عضلانی و کاهش خطر زمین خوردن دارد که در این بیماران شایع است.
کاردرمانی نیز به فرد کمک میکند تا با وجود محدودیتهای شناختی، استقلال خود را در انجام فعالیتهای روزمره زندگی تا حد امکان حفظ نماید و محیط زندگی خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.

دمانس لویی بادی و درمان های اختصاصی
دمانس لویی بادی با تجمع پروتئینهای غیرطبیعی به نام اجسام لویی در داخل سلولهای عصبی قشر مغز شناخته میشود. این بیماری ویژگیهای مشترکی با هر دو بیماری آلزایمر و پارکینسون دارد. از نشانههای بارز انواع دمانس لویی بادی میتوان به علائم زیر اشاره کرد:
- توهمات بینایی واضح و شفاف،
- نوسانات قابل توجه در هوشیاری و تواناییهای شناختی در طول روز،
- و علائم حرکتی شبیه به بیماری پارکینسون مانند کندی حرکات، لرزش و سفتی عضلات
درمان دارویی دمانس لویی بادی نیاز به دقت و احتیاط بسیار بالایی دارد زیرا بیماران به عوارض جانبی به ویژه به داروهای ضدروانپریشی معمول بسیار حساس هستند.
برای مشکلات شناختی، ممکن است از مهارکنندههای استیل کولین استراز (مانند ریواستیگمین) استفاده شود که گاهی میتوانند به بهبود توهمات و بیثباتی خلقی نیز کمک کنند.
برای کنترل علائم حرکتی آزاردهنده انواع دمانس، پزشک ممکن است با دوز بسیار پایین داروهای حاوی لوودوپا را تجویز کند، اما باید توجه داشت که این دارو میتواند توهمات را تشدید نماید.
در موارد شدید توهمات و رفتارهای پرخاشگرانه، تنها از داروهای ضدروانپریشی نسل جدید با کمترین عارضه میتوان با احتیاط فراوان استفاده کرد.
درمان غیردارویی دمانس لویی بادی بر ایجاد یک محیط امن، قابل پیشبینی و آرامشبخش متمرکز است. از آنجایی که بیماران توهمات بینایی واضحی را تجربه میکنند، نورپردازی مناسب محیط برای از بین بردن سایهها و بازتابهایی که ممکن است محرک توهم باشند، بسیار مهم است.
حفظ یک برنامه روزانه ثابت و بدون تغییر به کاهش سردرگمی و اضطراب بیمار کمک میکند.
فیزیوتراپی برای بهبود تعادل، جلوگیری از زمین خوردن و حفظ تحرک بدنی حیاتی است. همچنین آموزش مراقبان برای درک این که توهمات برای بیمار بسیار واقعی هستند و نه ساختگی، و یادگیری چگونگی پاسخدهی آرام و اطمینانبخش بدون وارد شدن در بحث یا تکذیب مستقیم بیمار، از تنشهای موجود میکاهد.
دمانس فرونتوتمپورال و درمان های اختصاصی
دمانس فرونتوتمپورال با تخریب پیشرونده سلولهای عصبی در لوبهای پیشانی و گیجگاهی مغز که مسئول کنترل شخصیت، رفتار، زبان و قضاوت هستند، مشخص میشود.
برخلاف دیگر انواع دمانس مثل آلزایمر، که معمولا با مشکلات حافظه آغاز میشود، این نوع دمانس اغلب با تغییرات چشمگیر و زودرس در شخصیت و رفتار اجتماعی ظاهر میگردد.
فرد ممکن است بیتفاوت، بیاحساس، فاقد قضاوت صحیح، یا مرتکب رفتارهای تکانشی و نامناسب اجتماعی شود.
درمان دارویی انواع دمانس فرونتوتمپورال محدود است، زیرا داروهای رایج برای آلزایمر تأثیر چندانی بر علائم آن ندارند. هیچ داروی تأیید شدهای برای درمان علائم شناختی این بیماری وجود ندارد و رویکرد دارویی عمدتا بر مدیریت مشکلات رفتاری شدید متمرکز است.
ممکن است از داروهای ضد افسردگی از دسته مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین SSRI مانند سرترالین یا فلوکستین برای کنترل بیقراری، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی استفاده شود.
درمان غیردارویی دمانس فرونتوتمپورال سنگ بنای اصلی مدیریت این بیماری چالشبرانگیز است.
گفتاردرمانی میتواند به بیمار در غلبه بر مشکلات زبانی و یافتن راههای جدید برای برقراری ارتباط کمک کند.
کاردرمانی در ایجاد ساختارهای روزانه، مدیریت رفتارهای مشکلساز و تطبیق محیط خانه با نیازهای در حال تغییر بیمار نقش اساسی دارد.
ایجاد یک برنامه روزانه منظم و قابل پیشبینی برای کاهش اضطراب و رفتارهای چالشبرانگیز بسیار مؤثر است.
مهمتر از همه، آموزش و حمایت همهجانبه از مراقبان برای درک علت زیربنایی تغییرات رفتاری و یادگیری تکنیکهای مؤثر مدیریت رفتار، ضروری است.
این آموزشها به مراقبان کمک میکند تا با بیمار همدلی کرده و پاسخهای مناسب تری ارائه دهند.

مقایسه درمان دارویی انواع دمانس
| نوع دمانس | درمان دارویی اولیه/اختصاصی | هدف اصلی درمان |
| آلزایمر | مهارکنندههای استیل کولین استراز (دانپزیل، ریواستیگمین، گالانتامین) و ممانتین | بهبود علائم شناختی و کند کردن پیشرفت بیماری |
| دمانس عروقی | کنترل عوامل خطر (داروهای فشار خون، استاتینها، ضد انعقادها) | پیشگیری از آسیب بیشتر به عروق مغز و توقف پیشرفت |
| دمانس لویی بادی | مهارکنندههای استیل کولین استراز (برای شناخت) و لوودوپا با احتیاط (برای علائم حرکتی) | مدیریت علائم شناختی، حرکتی و روانپریشی با حداقل عارضه |
| دمانس فرونتوتمپورال | مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRI) برای مشکلات رفتاری | کنترل تغییرات |
مرحله آخر بیماری دمانس مغزی
ورود به مرحله آخر دمانس به معنای وابستگی کامل بیمار به مراقبان برای انجام تمامی فعالیتهای پایه زندگی از جمله غذا خوردن، حرکت کردن و نظافت شخصی است. در این مرحله، ارتباط کلامی اغلب به شدت محدود یا کاملا قطع میشود.
سوال درباره ارتباط دمانس و مرگ و طول عمر بیماران دمانس مغزی پرسش دشوار اما مهمی است. خود بیماری دمانس به طور مستقیم باعث مرگ نمیشود، اما عوارض ناشی از آن مانند عفونتها (به ویژه ذاتالریه)، مشکلات بلع که منجر به سوءتغذیه یا ورود غذا به ریه میشود، و زمین خوردنهای مکرر، از عوامل اصلی کاهش عمر هستند.
طول عمر پس از تشخیص به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
- نوع دمانس،
- سن فرد،
- سلامت کلی بدن،
- و کیفیت مراقبتها
در این مرحله حساس، هدف درمانی دیگر بهبودی نیست، بلکه تأمین حداکثر آرامش، کاهش درد و رنج و حفظ کرامت انسانی بیمار است.
مراقبتهایی که بر کنترل علائم آزاردهنده و ارائه حمایت عاطفی و روحی متمرکز هستند، بهترین راه برای بهبود کیفیت زندگی در روزهای پایانی میباشند. این مراقبتها هم شامل حمایت از خود بیمار و هم شامل حمایت روانی از خانواده و مراقبان اصلی او میشود.





